





چند وقتی است سرم میل بریدن دارد عاقبت بال و پرم قصد پریدن دارد مرغ باغ حرمم نیست مرا باک ز مرگ به گمانم که حرم ذکر حسن کم دارد
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد / آرزومند نگاری به نگاری برسد دیده بر روی چو گل بندد نبود خبرش / گر چه در دیده ز نوک مژه خاری برسد لذت وصل نداند مگر آن سوختهای / که … ادامهی خواندن
یا اباعبد الله الحسین (علیه السلام) حاجــــــــت گـــــرفته بودم خـــود بی خبر از آن از بس که حاجــــت دلـــــمان بی صــــــدا دهی
وبلاگ، عکس، پوستر، خاطره، داستان، دلنوشته
جان مولانا و سعدی و لسان الغیب ها جان عطار و نظامی شاعران خاک ما باد قربان همان شاعر که از جانش سرود بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
مهمانی حق چه با صفا شد میلاد امام مجتبی شد
بازاین چه شورش است که در خلق عالم است واقعا چه زیباست عزاداری مردم در ماه محرم اگر دوربینی هم در دستت نباشد نا خود آگاه دستت را قاب دوربین میکنی و در جلو چشمت میگیری حالا وقتی دوربینی دستت … ادامهی خواندن